Mowers in post-apocalypse world

ساخت وبلاگ
هفت و نیم صبح. صبحانه ام رو خوردم  و رفتم توی رختخواب. تازه چشمم گرم شده بود. یعنی اونجایی بودم که رشته افکار اعوجاج پیدا میکنه و توش نسبت ها به هم میریزن و ضمیر ناخودآگاه یکی یکی بازیکن هاش رو میفرسته تو. ولی یهو همه چیز قطع شد. صدای بلند یه موتور کوچیک بنزینی. همسایه چمن زن یا بلوئِرش رو روشن کرده بود که به حیاطش صفا بده. ساعت هفت و نیم صبح. خب معلومه که اینجوری نمیتونستم بخوابم. مشکلم با خود صدا نبود. با بی عدالتی توی قضیه و بد شانسی خودم بود. این جور موقع ها یادم میره که عدالت انتظار بیجایی هست که آدم از دنیا داره، و شانس مفهوم مسخره ایه که بازنده ها برای توجیح رکودشون بهش متوصل میشن. شروع کردم به قضاوت کردن همسایه. ج گفته بود اونجا خونه پدری وزیر امور خارجه ست و سال ها قبل یه روز جناب وزیر (که اون موقع وزیر نبوده) بدو بدو میاد خونه پدر ج و ازش میخواد پاپیونش رو براش گره بزنه. پدر ج هم میگه منم مثل خودت اینکاره نیستم ولی یه پاپیون آماده دارم که میتونم بهت قرض بدم. بعله. همه این داستانها بینهایت مهم هستن و باید ساعت هفت و سی و شیش دقیقه صبح سه شنبه زیر پتو بهشون فکر کرد. 
خواب لازم داشتم. یه نقشه کشیدم که با صدا صلح کنم. توی ذهنم یه صحنه چیدم:
دوران پسا-آخر الزمان. بعد از یه فاجعه نظامی/اتمی/ اقلیمی/ فضایی. من یکی از آدمهای خوش شانسی هستم که تا الان زنده موندن. ولی زندگی معنای گذشته رو نداره. منابع شدیدا محدود هستن و گروه هایی از آدم ها توی کلونی های شناور روی آب یا توی هوا نگهداری میشن تا زمین دوباره قابل سکونت بشه. یه چیزی مثل باتری های توی فیلم ماتریکس با این تفاوت که ما هشیاریم و فقط قابلیت حرکت نداریم. کلونی ها از نظر منابع مورد نیاز مستقل نیستن و زندگی آدمهای توی هر کلونی به رسیدن جیره روزانه سوخت و مواد غذایی وابسته ست. اخیرا وضع سخت شده و چند تا کلونی به خاطر نرسیدن منابع از بین رفتن. همه با این استرس زندگی میکنن که یه روز جیره کلونی قطع بشه و ما هم محکوم به مرگ بشیم. جیره هر روز با یه قایق یا شناور یا هلکوپتر یا هر کوفت دیگه ای به کلونی میرسه که موتورش صدای بلندی داره. دقیقا مثل صدای چمن زن همسایه. هر روز شنیدن اون صدا یعنی زندگی حد اقل یه روز دیگه ادامه داره. اون صدا آرامش بخش ترین صدای دنیاست، و بهترین لالایی برای خوابیدن.
دو دقیقه بعد خواب بودم.
سرریز های توله خرس...
ما را در سایت سرریز های توله خرس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : myoverflowso بازدید : 116 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 15:39