It's a tighty might squeeeeeze

ساخت وبلاگ

یکشنبه صبح. یک روز قشنگ آفتابی. برنامه فوری ای ندارم. تازه امروز صبح رفتم و بوت های گلی ام را از صندوق ماشین آوردم و شستم. شیشه ها و سقف ماشین یخ زده بودند. نگران بودم که نکند بوت ها هم هم یخ شده باشند. این اصلا چیز خوبی نیست. کریستال های یخ مثل تیغ الباف پارچه را میبرند وخود پارچه یخ زده هم انعطاف ندارد و میشکند و روی محل شکست، تنش های خیلی بالایی به الیاف وارد میشود. خوشبختانه یخ نزده بودند. منتظر بودم که ل پیامی بدهد ولی خبری نشد. یاد دیشب افتادم، در راه برگشت. "کرپل کریپ فری" نیل یانگ که شروع شد گفتم این آهنگ مورد علاقه من است. دیدم از پشت صدا می آید. توی آینه دیدم که ل مثل یک بچه مشتاق وسط صندلی عقب و متمایل به جلو نشسته بود. با آهنگ میخواند و یا حد اقل با ریتمش همراهی میکرد. ده دقیقه بعدش هر سه تایمان داشتیم با "سوییت چایلد آف ماین" گانز اند روزز میخواندیم. ل گفت این اهنگ پیروزیمان باشد. بعد از مسابقه بخوانیم. گفتم باشه. بگذریم. بهانه ای پیدا کردم و بهش پیام دادم که یادش باشد بلیط فری هم رزرو کند. جواب داد ولی خبری از چیزی که منتظرش بودم نبود. چه کار میشود کرد؟ هیچی. باید صبور بود و از داشته ها لذت برد. دیروز داشت میگفت کاستی هایش را دوست دارد. مشغول این حرفش هستم. 

+ نوشته شده در  یکشنبه هشتم مرداد ۱۳۹۶ساعت 4:19  توسط M  | 
سرریز های توله خرس...
ما را در سایت سرریز های توله خرس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : myoverflowso بازدید : 149 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 19:07